وارد کلاس که ميشوم، چهرههاي درهم و گرفتۀ بچهها تو ذوقم ميزند؛ انگار نه انگار که شروع ترم دوم است و آنها بايد يک دنيا شور و نشاط بوده و مصمّم و آماده براي استقبال از يک ترم جديد و يک شروع تازه، سرکلاس نشسته باشند.
ميپرسم: «چه شده؟ مال باختهها از شما حالشون بهتره !»
يکي از بچهها نفس عميق ميکشد و ميگويد: «معلومه! اونا شايد اميدي داشته باشن، اما ما » و بعد شانههايش ميلرزد و اشکهايش جاري ميشود.
راستش را بخواهيد، اين صحنهاي است که کم و بيش من در شروع ترم دوم اکثر سالهاي کاريام با آن روبرو بودهام؛ دانشآموزانم که ترم اول به خوبي تلاش نکردهاند، اکنون در آغاز ترم دوم، با نااميدي و ترس دست و پنجه نرم ميکنند؛
گروه آموزشی راه دانشگاه منبع
درباره این سایت